پسماند صفر یک فعالیت و فرآیند کاملا شخصی و شهروندی است که اصول، قواعد و راهکارهایی دارد.
«پسماند صفر» به نوعی از سبک زندگی گفته میشود که در آن فرد تصمیم میگیرد مسئولیت زبالههایی که در طول شبانهروز تولید میکند را بهطور کامل بر عهده بگیرد همچنین سعی میکند تولید زباله را به نقطه صفر نزدیک کند.
به گزارش سایت خبری محیط زیست ایران (IENA)، ما انسانها هیچگاه نمیتوانیم به نقطه صفر در پسماند دست پیدا کنیم. «پسماند صفر» تنها اسم یک نوع سبک زندگی است اما اگر شرایط فراهم باشد به نقطه صفر در پسماند میتوانیم نزدیک شویم؛ به شرط آنکه صنایع تولید مواد غذایی، شویندهها و آنچه موجب تولید پسماند خانگی میشود، همراهی کنند. به جهت زندگی مصرفی دنیای امروز و اهمیت این موضوع به ۱۵ نکته از صحبتهای محمد الموتی - دبیر شبکههای مردم نهاد محیط زیست و منابع طبیعی کشور- اشاره میکنیم:
*مفهوم پسماند صفر بهتازگی در حال وارد شدن به برنامههای آموزشی حوزههای دولتی است. به عنوان نمونه در حوزه دهیاریها، شهرداریها، سازمان محیط زیست یا صداوسیما در برنامههای آموزشی به این مفهوم اشاره میشود.
*پسماند صفر یک فعالیت و فرآیند کاملا شخصی و شهروندی است که اصول، قواعد و راهکارهایی دارد.
*درحال حاضر در دنیا هیچ نمونه منحصر بهفردی نداریم که بتوانیم صفر مطلق پسماند را از آن برداشت کنیم البته بهصورت مقطعی اقداماتی انجام شده است اما برای رسیدن به مرحله پسماند صفر رفتار شهروندی یا تغییر در سبک زندگی شهروندان و روستاییان بهتنهایی نمیتواند کمک کننده باشد بلکه به مجموعهای از فرآیندها نیاز داریم برای اینکه به پسماندصفر یا پسماند نزدیک به صفر برسیم.
*در صورت رعایت سبک زندگی پسماند صفر راهی نداریم جز خودداری از خرید اقلام یا خرید در مدلهای مختلفی که پسماند نداشته باشد اما در نهایت در جایی نیازمند خرید با بستهبندی های دارای پسماند خواهیم شد.
*تولید نیز باید به سمتی برود که بستهبندیها، تجدیدپذیر و قابل بازگشت به طبیعت باشند. با این روش مقداری به پسماند صفر نزدیک خواهیم شد.
*اگر در سیستم دولتی در حوزه ارائه آموزشها و مشوقها بیشتر کار کنیم به نتایج بهتری در زمینه کاهش تولید پسماند میرسیم اما اگر بعضی از واحدها بهتنهایی در جهت رعایت اصول سبک زندگی پسماند صفر تلاش کنند، به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید بنابراین لازم است از تولیدکننده تا مصرفکننده در این جهت تلاش کنند. دولت باید مشوقهایی را در نظر بگیرد که وقتی شهروندی بهصورت شخصی سبک الگوی زندگی پسماند صفر یا نزدیک به صفر را پیگیری میکند، دارای انگیزه شود و این انگیزه را نیز ترویج کند. به عبارتی با دریافت امتیاز اجتماعی برای داشتن زندگی سالم، اعتبار اجتماعی نیز دریافت کند.
*مهمترین زیرساخت برای سبک زندگی پسماند صفر، وجود زیرساخت فرهنگی است. افراد معمولا به زیرساخت فیزیکال توجه میکنند اما فرهنگیابی دارای اهمیت بالاتری است. فرهنگیابی به معنای پیدا کردن مجموعهها و بستههای فرهنگی و هنجاری در میان زندگی مردم ایران یا مردمی درنقاطی از جهان که توانستهاند در این حوزه موفق باشند است و پیدا کردن و ترویج چنین فرهنگی مرحله اول است. پس از زیرساخت فرهنگی باید تجهیزات خود را بهروز کنیم.
*مهمترین راهکار نزدیک شدن به پسماند صفر توجه به بسته فرهنگی باتوجه به زیرساخت فرهنگی است. ابتدا باید بتوانیم در کنار سایر اقدامات و بخشهای تولید، صنعت، خدمات و دولت شهروند ایرانی را دارای انگیزه کنیم که خود بهصورت فردی به سمت سبک زندگی پسماند نزدیک به صفر برود.
*اولین مرحله در بحث مدیریت پسماند، تولید پسماند است و بین مصرف، میزان تقاضا و تنوع تقاضا در سبک زندگی ایرانی رابطه مستقیمی وجود دارد.
* الگوی اقتصادی دنیا مبتنی بر مصرفگرایی است. ایران نیز بهطور قطع از جهان جدا نیست، بدین جهت تولید پسماند براساس این الگو مبتنی بر دور ریختن و نوسازی مداوم است. به عنوان نمونه تلفنهای همراه بهگونهای طراحی میشوند که بعد از گذشت حدودا سه سال مجبور به تعویض آن هستیم.
*یکی از بزرگترین مشکلات جامعه غلبه تولیدات مصرفی بر جامعه است. اغلب تولیدات در حوزه مواد مصرفی خانگی، تغذیه و ... برای مردم هستند و بستهبندی «بسیار اغراقآمیزی» دارند. گویی رقابت در تولید بستهبندی پر زرق و برق و متنوعتر است. از موادی در بستهبندی استفاده میکنند که در ظاهر جذاب هستند اما جزو مواد غیر قابل تجدید هستند یا فرآیند بازیافت بسیار سختی را دارند و عملا غیرقابل بازیافت محسوب میشوند.
*مسائل بستهبندی در حوزه تولید نیازمند توجه است و کارشناسان حوزه پسماند و بازیافت باید با کارخانههای تولیدی در ارتباط باشند.
*بستهبندی مواد خوراکی مسئله پسماندهای روزانه است. به عنوان نمونه باتوجه به حجم مواد خوراکی درون بستههای چیپس و پفک میتوان از یکسوم بستهبندی فعلی استفاده کرد اما با تزریق سه برابر هوا بیشتر از مواد داخل بسته، بستهبندی را سه برابر بزرگتر میکنند و در نهایت سه برابر پسماند بیشتر تولید میشود.
* ابتدا باید به منظور مصرف بهینه و کاهش تولید پسماند، بسته فرهنگی به عنوان زیرساخت اولیه تهیه و ارایه کنیم. با عمل به این بسته میتوان تقاضا و مصرف را هم در خانواده و هم در مدرسه بهگونهای پایدار مدیریت و از این طریق بخشی از مشکلات جامعه در حوزه پسماند را حل کرد.
*در زمینه تولید پسماند نمایش نمونههای مختلف زندگی مصرفگرایانه در فضای مجازی و اینستاگرام رایج شده است. به جای تقلید از این سبک زندگی، اگر مردم به کاهش تولید پسماند تشویق شوند و از این طریق اعتبار اجتماعی بهدست آورند، بهطور قطع سایرین نیز به سمت دریافت این اعتبار اجتماعی گرایش پیدا میکنند چراکه دریافت این امتیاز و اعتبار اجتماعی لذتبخش است.
انتهای پیام