قدمت جنگلهای زاگرس مشخص نیست اما از زمانی که وجود داشت، کانون جمعیت در کشور بوده است و این موضوع اهمیت جنگلهای زاگرس و توانایی بالقوه تولیدی این منطقه را نشان میدهد.
با وجود اینکه جنگلهای زاگرس نقش مهمی در حیات و ممات انسان و معیشت آن دارند، توجه زیادی به حفظ و نگهداری آن نمیشود و معضلات زیادی همچون چرای بی رویه دام، بهره برداریهای صنعتی، تخریب پوشش گیاهی و...دامنگیر آن است چراکه به گفته کارشناسان نظارت کافی به وضعیت این اکوسیستم ارزشمند و نحوه بهرهبرداری از آن صورت نمیگیرد.
به گزارش سایت خبری محیط زیست ایران (IENA)، جنگلهای زاگرس به دلیل اینکه معیشت مردم بومی را تامین میکنند و در حفاظت کشوراز نفوذ گرد و خاک بسیار نقش مهمی دارند و به گفته مرتضی ابراهیمی - عضو پیشین شورایعالی جنگل، مرتع و آبخیزداری کشور - این جنگلها حدود ۶۰۰۰ سال قبل به اوج خودش رسیده و تمامی تمدنهای بزرگ کشوری در دامنههای زاگرس شکلگرفتهاند.
بهرهبرداری غیراصولی از زاگرس
ابراهیمی رستاقی در این باره اظهار میکند: قدمت جنگلهای زاگرس مشخص نیست اما از زمانی که وجود داشت، کانون جمعیت در کشور بوده است و این موضوع اهمیت جنگلهای زاگرس و توانایی بالقوه تولیدی این منطقه را نشان میدهد.
وی با بیان اینکه اکوسیستم یک واحد طبیعی شامل عوامل زنده و غیرزنده اعم از گیاه، موجودات ذرهبینی، خاک و سنگ است که با هم در تعامل هستند، تاکید میکند: متأسفانه ما این تعامل و تعادل را در اکوسیستم زاگرس برای منافع شخصی به هم زدیم و اکوسیستم آن را در حال احتضار قرار دادهایم.
این عضو پیشین شورایعالی جنگل، مرتع و آبخیزداری کشور گفت: زاگرس نیز مانند هر جنگل دیگر دو نوع تولید اصلی و فرعی دارد. زاگرس توان تولید چوب صنعتی را ندارد و ارزش این جنگل به تولید چوب نیست بلکه ارزشهای این جنگل محیط زیستی و تولید محصولات غیرچوبی است. جریان چرخه طبیعی در جنگلهای زاگرس دهههاست که بههمخورده و بلکه قطع شده است. ما کمتر توده دست خوردهای در زاگرس داریم که یک جنگل سالم داشته و به حیات خود ادامه داده باشد.
وی معضل اساسی زاگرس را انواع بهرهبرداریهای غیراصولی میداند که توسط مردم انجام میشود اما درعینحال معتقد است که نباید مردم را مقصر دانست چراکه این معضل ناشی از عدم توسعهیافتگی منطقه متناسب با جمعیت و شرایط شغلی جوامع محلی است.
چرای ۳۶ میلیون دام در جنگلهای زاگرس از عوامل اصلی تخریب منطقه
هادی کیادلیری نیزدر یک برنامه رادیویی یکی از عوامل تخریب زاگرس را وجود ۳۶ میلیون دام عنوان میکند و میگوید: تنها وجود ۱۶ میلیون دام در این منطقه مجاز است و وزارت جهاد کشاورزی و سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری حتماً برای حل این مشکل باید برنامه ریزی کنند.
رئیس دانشکده منابع طبیعی و محیط زیست دانشگاه آزاد ادامه میدهد: متولی اصلی، وزارت جهاد کشاورزی است و این وزارتخانه باید راهبری کند اما سوال ما این است که آیا وزارت جهاد کشاورزی برای مردم محلیِ نیازمند به اشتغال میتواند کاری انجام دهد و میتواند جلوی چرای ۳۶ میلیون دام را بگیرد؟
وی با بیان اینکه تمام صدمات به زاگرس از حالت بالقوه به بالفعل تبدیل شده است،میگوید: این جنگلها نیاز به ترمیم و سالمسازی دارند و بهراحتی هم نمیتوان کاری انجام داد. سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری باید از زیرمجموعه وزارت جهاد کشاورزی خارج شود چراکه مأموریت این معاونت با وزارتخانه مذکور کاملاً در تضاد است و وقتی هم به یک وزارتخانه تبدیل شد باید از آن برنامهریزی دقیق و بلندمدتی را برای حل مشکل جنگلهای زاگرس و فرسایش خاک مطالبه کرد.
کیادلیری لزوم مشارکت جوامع محلی برای تعریف معیشت جایگزین در این مناطق را نیز متذکر میشود و اظهارمیکند: حلقه مفقوده ما بحث نظارت است. متأسفانه هیچ نظارتی وجود ندارد و سازمان محیط زیست به لحاظ فنی نظارتی نمیکند.
ابراهیمی رستاقی نیزدرباره وضعیت اکوسیستم جنگلهای زاگرس و نقش سازمان منابع طبیعی در رفع مشکلات این جنگلها میگوید: خرابی اکوسیستم زاگرس به حدی رسیده که از یک سازمان متولی مدیریت اکوسیستم زاگرس کاری ساخته نیست و بحران زاگرس باید بهعنوان یک فاجعه ملی موردتوجه کل دولت قرار گیرد. سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری باید مشکل چرای بیرویه دام و مشکل زراعت در این اکوسیستم را در راستای احیای زاگرس حل کند اما این سازمان اگر بخواهد هم نمیتواند کاری انجام دهد و سازمانهای دیگر نیز باید به کمک آن بیایند.
وی با انتقاد از استفاده سه طبقه و چندمنظوره از عرصه طبیعی واحد زاگرس برای چرای دام، زراعت و سوخترسانی فسیلی اظهار میکند: حدود ۲۰ هزار هکتار از جنگلهای زاگرس مورد زراعت قرار میگیرند و این فشاری است که به این جنگلها وارد و باعث بروز انواع مشکلات شده است.
نابودی پوشش گیاهی جنگلهای زاگرس موجب مهاجرت مردم میشود
امید سجادیان نیز با بیان اینکه نابودی پوشش جنگلی زاگرس موجب از بین رفتن خاک و کشاورزی و مهاجرت مردم میشود، میگوید: این موضوع حتی بر اقلیم و آب و هوای منطقه نیز تأثیر میگذارد.
وی همچنین درباره تصرفات و تغییر کاربریهای گسترده در جنگلهای زاگرس اظهار میکند: هر درخت برای بلوط دهی به 50 سال زمان نیاز دارد و رشد درخت بلوط سالی پنج سانتیمتر است اما ما نسبت به این گونه با ارزش بیتوجه هستیم و هر سال مقدار زیادی از آن را بهصورت عمدی و یا غیرعمدی نابود میکنیم.
دبیر تشکل نهضت سبز زاگرس در پایان وجود ۲۵۰۰ گونه گیاهی دارویی فقط در کوه دنا و گونههای جانوری متنوع در جنگلهای زاگرس را از جمله ظرفیتهای این منطقه برمیشمرد و بر لزوم توجه و حفظ این ظرفیتها تأکید میکند.
انتهای پیام