«بیست و یکم دیماه روز جمعآوری گندم و ذرت برای مهمانهای خارجی است که فاصله زیادی تا سرخرود فریدون کنار خواهند پیمود.»
«بیست و یکم دیماه روز جمعآوری گندم و ذرت برای مهمانهای خارجی است که فاصله زیادی تا سرخرود فریدون کنار خواهند پیمود.»
به گزارش سایت خبری محیط زیست ایران (IENA)،این فراخوانی است که استانداری مازندران به همه شوراهای شهر و روستا اعلام کرده تا با جمعآوری غذا به استقبال قوهای مهاجر بروند.
غذا دادن دستی توسط مردم چند سالی است که چه از سوی دولت و چه به صورت خودجوش در منطقه فریدون کنار درحال رخ دادن است. همان جایی که به قتلگاه پرندگان هم مشهور است.
این تضاد را هم میتوان در مسئولان این استان مشاهده کرد، چه آن زمانی که با مسأله شکار و صید بیرویه پرندگان برخورد نمیکنند و چه زمانی که روز بیست و یک دی ماه را روز فراخوان عمومی برای غذا دادن به قوهای مهاجر اعلام میکنند. ک
اری که اگرچه به گفته برگزارکنندگانش خیر است، اما به اعتقاد مخالفانش بیشتر جنبه نمایشی دارد. مخالفانی که معتقدند حیاتوحش به بکر بودنش زنده است و هرگونه صدا و تجمع بیدلیلی باعث آزار حیوانات و احساس ناامنی در آنها میشود. در این گزارش نظر موافقان و مخالفان این طرح را میخوانیم:
محمدعلی اللهقلی عضو Ngo کانون محیطبان، اولین کسی بود که در چندسال گذشته قضیه تغذیه دستی حیاتوحش (تغذیه قوها) را مطرح کرد. او صحبت در مورد فراخوان برای تغذیه قوها در مازندران را به دو قسمت تقسیم میکند؛ یکی اینکه چرا ما باید به پرندگان و دیگر حیوانات غذا بدهیم و از سوی دیگر این روش به چه شکلی باید صورت گیرد.
محمدعلی اللهقلی با انتقاد از کسانی که این کار را نقد میکنند، بیان میدارد: من تعجب میکنم از این افراد. آنها طوری صحبت میکنند که انگار کره زمین همین دیروز خلق شده و ما امروز داریم در روند طبیعت دخالت میکنیم. این افراد باید این صحبتها را ٧- ٨سال پیش مطرح میکردند که هنوز زیستگاه طبیعی قوها تخریب نشده بود و قوها وادار به ترک زیستگاههای اصلی خود نشده بودند.
بله در آن زمان اگر تغذیه دستی صورت میگرفت اشکال داشت نه الان که زیستگاههای قوها به کلی تخریب شده و نمیتوانند غذا پیدا کنند. قوها به دلیل تخریب زیستگاهشان که تالابها هست به شالیزارها آمدند و آنجا را برای مهاجرت و زندگی انتخاب کردند. امروز ما درواقع تاوان عملکردهای گذشتهمان را میدهیم. وقتی که محل زندگیشان را تغییر دادیم.
این فعال محیطزیست ضمن بررسی علل تغییر زیستگاه و جابهجایی اخیر این پرندگان به شالیزارهای سرخرود، اذعان میدارد: یکی از عوامل اصلی تغییر زیستگاه قوها از تالاب به شالیزار، تغییر الگوی بارش بود. قوها حتما باید در یک بستر آبی فرود بیایند. به دلیل خشکسالی و تغییر الگوی بارش و پسروی آب قوها مجبور به ترک زیستگاه اصلی خود شدند و در شالیزارها فرود آمدند.
اما اصلیترین دلیل ترک زیستگاه به امنیت منطقه بر میگردد. در استانهای شمالی ما حتی یک منطقه دارای امنیت بالا وجود ندارد. مدام در تالابها و مناطق طبیعی صدای تیر شنیده میشود. در نتیجه قوها منطقه را ترک کردند و به جای آن در منطقهای فرود میآیند که از نظر مواد غذایی بسیار کمبود وجود دارد. بهخصوص در استانهای شمالی کشور ما که حتی یک منطقه دارای امنیت بالا برای حیاتوحش وجود ندارد. مدام در تالابها و مناطق طبیعی صدای تیر شنیده میشود. درنتیجه قوها و سایر پرندگان مهاجر آن مناطق را به ناچار ترک کردند و به جای آن در منطقهای فرود میآیند که نه زیستگاه طبیعی به حساب میآید و نه از نظر تأمین مواد غذایی طبیعی جوابگوی آنهاست.
اللهقلی سپس به زیستگاه فعلی قوها یعنی سرخرود مازندران اشاره میکند و میگوید: ٦سال پیش ما انسانها باعث شدیم در یک روند کاملا غیرطبیعی قوها بیایند در یکی از بدترین و ناامنترین مناطق زندگی حیاتوحش در جهان زندگی کنند. سرخرود بهدلیل تراکم بسیار زیاد دامهای هوایی و شکلهای مختلف صید یکی از ناامنترین مناطق جهان برای مهاجرت و زندگی پرندگان است. وجود تورهای هوایی بیشمار و مسائل دیگر محیط خوبی برای زمستان گذرانی و میزبانی پرندگان نیست. حالا آنها به هردلیلی این منطقه را انتخاب کردند. ما باید کاری کنیم حالا که زیستگاه طبیعیشان را از دست دادند حداقل بتوانند زندگی کنند.
بنابراین تغذیه دستی یکی از این راههاست البته به شرطی که با کارشناسی دقیق و در حجم زیاد انجام نشود. ما برای اینکه این حیوان از گرسنگی نمیرد و به پاییندست نیاید غذا دادیم تا در کوه بماند. حتی این کار را محیطبانان ما انجام میدادند تا از خطر مرگ احتمالی بر اثر حضور در باغها و مناطق شهری و تردد در اتوبانها کاسته شود.
محمدعلی اللهقلی گفت: سال گذشته بهدلیل اینکه ذرت زیادی در آب ریختند آب آن منطقه فاسد شد. شما میدانید که وقتی ذرت خیس میخورد ترش میشود و بوی بدی هم میگیرد. در نتیجه قوها آن منطقه را ترک کردند. بنابراین باید از منابع غذایی مناسب و در حجم مناسب با نظر کارشناسان خبره این کار انجام شود. مثلا ذرت از لحاظ ارزش غذایی خیلی مناسب نیست و بسیار دیر هضم است. نکته دیگراینکه صرف تغذیه با ذرت خیلی مناسب نیست. ذرت در مقایسه با گندم انرژی و ارزش غذایی پایینی دارد علاوه براینکه بسیاردیرهضم نیز میباشد. بنابراین نباید ذرت را در حجم زیاد برای غذا دادن به پرنده مورد استفاده قرار داد.
اللهقلی ضمن بیان این نکته باید از غذاهای متنوع استفاده کرد تصریح میکند: از غذاهای متفرقه مثل نان خشک جدا باید پرهیز کرد زیرا این نانها اکثراً کپک زده هستند و برای سلامتی قوها مشکلساز است.
این کارشناس حیاتوحش میافزاید: برای تغذیه دستی قوها حتما باید شعاع خطر این پرندگان رعایت شود و نباید با نزدیک ریختن دانهها این پرندگان را وادار به نزدیک شدن به بازدیدکنندگان کرد. این مسأله موجب کم شدن ترس این پرندگان از انسان میشود و در ادامه آن باعث کم شدن ارتفاع پرواز این پرندگان نیز میشود. هدف از تغذیه دستی اول حفاظت از قوهاست و با وجود اهمیت مشارکت و بازدیدهای مردمی هدف اصلی این اقدامات ایجاد نمایشگاه و پارک برای مردم نیست.
در ادامه این فعال محیطزیست با انتقاد از بیبرنامگی سازمان محیطزیست استان مازندران در قبال جلوگیری از صیدهای غیرمجاز میگوید: بعد از مسائل مربوط به صید بیشمار پرندگان در این منطقه وزیر دادگستری از منطقه بازدید کردند و صراحتاً اعلام کردند که مسئولان حتما باید بساط تورهای هوایی و این گونه صیدها را بردارند و جلوی آنها را بگیرند.
اما در همان زمان دکتر مهردادی مدیرکل اداره محیطزیست استان مازندران طی یک واکنش کاملا عجیب در جواب وزیر دادگستری گفتند که ما یک طرح ۵ ساله داریم که با شیب ملایم قرار است جلوی صیدها گرفته شود این در صورتی بود که یک هفته قبل همین فرد، صید و شکار در آن منطقه را کاملا ممنوع اعلام کرد (ایشان از ممنوعیت کامل صید و شکار در استان مازندران بهدلیل خطر شیوع آنفولانزای فوق حاد پرندگان در نیمه دومسال جاری خبرداده بود). این درواقع نشان از بیبرنامگی دولت برای حفظ حیاتوحش است. به جای دولت، الان مردم و سازمانهای مردمنهاد دارند این کار را میکنند. البته تغذیه دستی حتما باید با نظر کارشناسی بسیار دقیق انجام شود.
محمد اللهقلی در ادامه میافزاید: پاییز امسال برخیNGOهای منطقه بدون هیچگونه تدبیری ناگهان خبر از شروع اقدامات برای ثبت زمینهای کشاورزی محله سرخرود بهعنوان تالاب بینالمللی قو دادند و ادعا کردند که میخواهند منطقه سرخرود را بهعنوان تالاب بینالمللی ثبت کنند.
منطقه سرخرود شامل زمینهای کشاورزی است و مردم صاحب زمینها هستند. همین حرف باعث شد که مردم به خاطر ترس از دست دادن زمینهایشان گازوئیل در زمین بریزند. این کار سبب شد که قوها محدوده امن را ترک کنند و در کل منطقه پراکنده شوند. میزان شکار امسال قوها در سالهای گذشته بیسابقه بود یعنی یک حرف غیرکارشناسی باعث چنین خطری برای صدها قو شد.
دکتر فلاح درخصوص وظیفه سازمانهای مردمنهاد برای جمعآوری گندم اذعان میدارد: این یک وظیفه اخلاقی است نه یک دستور دولتی. وضع قوها یکی از دغدغههای زیستمحیطی این سازمانها به شمار میرود. این سازمانها به همراه مردم مهمانهایی دارند که از اقصی نقاط جهان به این منطقه میآیند. بنا بر سنوات گذشته تصمیم گرفته شد که ۲۱ دیماه هنگام مهاجرت قوها به منطقه سرخرود مردم سراسر استان مازندران را در این همایش عمومی به نام عشق به پرندگان مشارکت دهیم. یکی از این اقدامات کمک برای تهیه غذای قوهای مهاجر است.
مشاور استاندار مازندران با قبول اینکه احتمال دارد غذا دادن به صورت دستی تبعاتی هم برای پرنده داشته باشد اما میگوید: آنها حتما باید به صورت طبیعی تغذیه شوند ولی چون در این منطقه غذای کافی وجود ندارد و تالابها زمینهای مردم هستند بنابراین غذای زیادی برای آنها وجود ندارد در نتیجه در این شرایط ما باید غذای آنها را فراهم کنیم.
این طرح اما مخالفانی در بین فعالان محیطزیست هم دارد. دکتر جمشید منصوری یکی از آنهاست. او در مورد غذا دادن به قوها معتقد است که این کار به ضرر پرندگان تمام میشود. این پرندهشناس معروف تصریح میکند: در این مورد من خیلی متأسفم. ما خیلی در این مورد بحث کردیم. حتی مناظرهای در سازمان محیطزیست در تهران درخصوص اثرات منفی این کار داشتیم. این کار کاملا غلط است. آنجا که باید به فکر محیطزیست باشند نیستندو الان هم که میخواهند به فکر باشند به صورت کاملا غلط میخواهند اجرا کنند.
جمشید منصوری مولف کتاب پرنده شناسی میگوید: اصولا طبیعت خودش هم حیوان را و هم برنامه زندگی طبیعیاش را انتخاب میکند در نتیجه پرنده یا حیوان با محیط طبیعی زندگی خود سازگار میشوند. با غذا دادن اولا این حالت طبیعی را به هم میزنیم دوماً دو سهسال پیش این کار انجام شد و طی بررسیهای که بعد از آن صورت گرفت مشخص شد تغییرات نامطلوبی در قوها ایجاد شد. درواقع با غذا دادن وضع مهاجرت را تغییر دادیم و باعث شد که قوهای میانکاله به جاهایی که برایشان غذا ریخته شد در نتیجه قوها عادت میکنند که از دست غذا بخورند. این یعنی تغییر روند طبیعی زندگی یک پرنده.
دکتر افشین دانه کار استاد دانشگاه نیز نظر کاملا مخالفی با این طرح دارد. او میگوید: حتی اگر فرض بگیریم با غذا دادن بتوانیم به آنها کمک کنیم اما تغذیه یکی از ارکان زیستی قوها ست و دیگر ویژگیهای زیستی این پرنده را با غذا دادن دستی نمیتوان برآورده کرد.
افشین دانهکار با بیان اینکه با تغذیه دستی شرایط زیستگاهی قو فراهم نمیشود، تأکید میکند: اگر غذا دادن به این پرنده به بهانه این باشد که ما زیستگاه طبیعیاش را تغییر دادیم والان برای بقای آن این کار را میکنیم به نظر من نظر درستی نیست. اگر بپذیریم این تغییر زیستگاه اتفاق افتاده باشد پرنده هیچ وقت زیستگاه قبلی خود که امنیتی آنجا نیست نمیپذیرد و در آن فرود نمیآید و محل را ترک میکند. در نتیجه با غذا دادن نمیتوانیم برای او زیستگاهی طبیعی فراهم کنیم، زیرا به جز تغذیه باید سایر ویژگیهای زیستگاهی این پرنده تأمین شود. در این شرایط یا باید زیستگاه مصنوعی برای این پرنده درست کنیم یا شرایط را طوری فراهم آوریم که قوها به زیستگاه جایگزین بروند. اگر به همین غذا دادن دستی ادامه دهیم آنها عادت میکنند و چون ما توانایی برآورده کردن سایر نیازهای این پرنده را نداریم ممکن است جمعیت قوها به خطر بیفتد. به نظر من این فراخوان که توسط استانداری مازندران و فرمانداری ساری اعلام شد تنها جنبه نمایشی دارد و کاملا غیرکاربردی است.
دانه کار میگوید: غذا دادن دستی پراکنش و توزیع طبیعی پرنده را به هم میزند چون سایر نیازهای پرنده مثل استراحت تولید مثل نادیده گرفته میشود. از سوی دیگر این به هم خوردن توزیع جانور رقابت غذایی درون گونه را با اشکال مواجه میسازد. بهدلیل اینکه یک فرصت غیرطبیعی و غیرضروری برای تجمع زیاد گونههای مختلف ایجاد میشود در نتیجه تجمع زیاد قوها سبب آسیب به منطقه و بهم خوردن توازن اکولوژیکی منطقه میشود. به علاوه همین تجمع زیاد قوها افزایش آسیبپذیری این پرنده را به دنبال خواهد داشت چرا که با تجمع این پرنده در یک منطقه برای خوردن غذاهای آماده شده از سوی مردم باعث تجمع شکارچیان به همان اندازه میشود.